Perdic | زلزله سنج میکرومتری یاجزیی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 39 (6326 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	microseismograph U	زلزله سنج میکرومتری یاجزیی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	fine setting U	تنظیم میکرومتری
	working lead U	بار یا نیرویی که ساختمان یاجزیی از ان هنگام کارکردمعمولی متحمل میشود
	earthquakes U	زلزله
	temblor U	زلزله
	earthquake proof U	ضد زلزله
	seism U	زلزله
	earthquake U	زلزله
	the earthquake sufferers U	زلزله دیدگان
	seismic loads U	سربارهای زلزله
	seismic belt U	کمربند زلزله
	seismic focus U	کانون زلزله
	seismographer U	زلزله نگار
	seismometer U	زلزله سنج
	seismometry U	زلزله سنجی
	the earthquake sufferers U	زلزله زدگان
	seismoscope U	زلزله بین
	seismography U	زلزله نگاری
	earthquake factor U	ضریب زلزله
	seismologist U	زلزله شناس
	seismology U	زلزله شناسی
	seismographs U	زلزله نگار
	seismographs U	زلزله سنج
	seismograph U	زلزله نگار
	seismograph U	زلزله سنج
	earthquake factor U	فاکتور زلزله
	earthquake fountains U	شکافهای زلزله
	epicenter U	مرکز زلزله
	earthquake proof foundation U	شالوده ضد زلزله
	earthquake period U	دوره تناوب زلزله
	seismic method U	روش زلزله نگاری
	shock point U	نقطه ایجاد زلزله
	sea quake U	زلزله زیر دریایی
	earthquake proof foundation U	غیر مقاوم درمقابل زلزله
	microseism U	زمین لرزه غیرمحسوس زلزله خفیف
	seismogram U	منحنیهای ترسیم شده بوسلیه زلزله نگار
	atlantis U	جزیرهای که سابقا گویند درمغرب جبل الطارق وجودداشته و در اثر زلزله بدریافرورفته است
	Brontide U	نوعی صدا [صدایی خفه شده و آرام که در برخی از مناطق زلزله خیز، به خصوص در امتداد سواحل و روی دریاچه ها شنیده میشود و تصور میرود که به دلیل لرزشهای ضعیف زمین باشد.]
	base shear U	نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان

Recent search history

Forum search

There is no search result on forum.
more \| برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy